«شیاطین شهر و هراس اخلاقی»، چیزی حدود 60 سال قبل، توسط استنلی کوهن نگاشته شد. کتابی که پس از سالیان سال، مورد رجوع جامعهشناسان و علاقهمندان علوم انسانی است. اما در این کتاب از چه چیزی صحبت میشود؟ در بهار سال 1964، گروهی از جوانان انگلیسی که برای تعطیلات به ساحلی رفته بودند، به دلایلی نامشخص با هم درگیر شدند و اوضاع چندین شهر ساحلی را آشفته کردند. اما اتفاق مورد توجه، خودِ این درگیری نبود! آنچه برای استنلی کوهن، به عنوان شاهد میدانی این درگیریها عجیب بود، این بود که رسانهها، پلیس، تماشاچیان، کاسبان، دادگاهها و... هر کدام موضعی در برابر حادثه گرفتند بدون اینکه چیزی مشخص شده باشد. اینجا بود که استنلی کوهن با پدیدة فراگیر «هراس اخلاقی» آشنا شد. پدیدهای که در آن، جوامع مدرن، در میان خود، «شیاطینی» فرض میکنند و به تدریج برای آن مصداق مییابند و بعد آنقدر حول محور آن مصداق موج درست میکنند که فرصت دیدن و شنیدن «حقیقت» از دست میرود. این پدیده که با استفاده از «رسانه»ها شکل میگیرد، هراسی اخلاقی بر جامعه میافکند تا صرفا نسبت به یک گروه، حزب، نهاد، دولت و ... واکنش نشان دهند و توان تشخیص حقیقت را نداشته باشند. استنلی کوهن، در کتاب «شیاطین شهر و هراس اخلاقی»، یکی از رایجترین پدیدههای جوامع مدرن را تحلیل و بررسی کرده که این روزها و پس از ماجرای «مهسا امینی» در ایران نیز قابل مشاهده و رهگیری است. وضعیتی که در آن، «شیطان» بودن یک گروه فرض مسلم دانسته میشود و گروههای دیگر، به طور قطع، خود را «قربانی» میدانند. در وضعیت هراس اخلاقی، به دلیل تمرکز امواج رسانهای بر پدیده «الف»، پدیدههای «ب»، «ج» و ... نادیده گرفته میشوند و رفتار توده، در مواجهه مستقیم با سیاست عقلانی قرار میگیرد. آنچه در این کتاب خواهید خواند، بسیاری از اتفاقات سیاسی-اقتصادی و سیاسی-اجتماعی جهان امروز را برایتان شفافتر و قابل درکتر خواهد کرد.
- معرفی نویسنده:
استنلی کوهن (زاده ۲۳ فوریه ۱۹۴۲ – درگذشته ۷ ژانویه ۲۰۱۳) جامعهشناس، جرمشناس و استاد جامعهشناسی در دانشکده اقتصاد لندن بود که به نظریات مبدعانه و آکادمیک «مدیریت عاطفی» و «مدیریت نادرست احساسات» شهرت داشت. او ابتدا در آفریقای جنوبی بزرگ شد، سپس در انگلستان و در نهایت در فلسطین تحصیل کرد. او مرکز مطالعات حقوق بشر را در دانشکده اقتصاد لندن تأسیس کرد. مطالعه کوهن در سال 1972 (شیاطین شهر و هراس اخلاقی) در مورد واکنش رسانههای عمومی و اجتماعی بریتانیا به پدیده مودها و راکرها، به طور گسترده توسط جرمشناسان بریتانیایی به عنوان یکی از تأثیرگذارترین آثار در این زمینه در چهلسال گذشته شناخته میشود. کتاب دیگر او به نام ایالات انکار (2001)، تلاش میکند تا روشهای شخصی و سیاسی را تحلیل کند که در آن انسانها از مواجهه با واقعیتهای ناراحتکننده مانند فقر، رنج، بیعدالتی و ... فرار و اجتناب میکنند.