توجه به ساختار روايي هزار و يكشب، يكي از مهم ترين جنبه هاي اين اثر ادبي است و اهميت پژوهش درباره آن، جايي نمايان مي شود كه مي توان وجوه بسيار فراموش شده اي از تكنيك هاي روايت را كه تصور مي شود مبدع اصلي آن ها غرب است، در اين اثر كاملا شرقي جست و جو كرد. كتاب حاضر، نشان مي دهد، چگونه و با چه شيوه هايي هزار و يكشب داستان هاي مختلفي را به هم پيوند مي زند. زمان اين آثار چگونه قابل بازگشت به گذشته و رجعت به آينده است و بالاخره چگونه روايت هاي گسسته هزار و يك شب به متن سينمايي پيوسته اي تبديل مي شوند و چطور شگردهاي روايتي در هزار و يك شب قابل انطباق با شگردهاي روايتي در سينما هستند