,"كتاب حاضر با نگاهي انتقادي و نقد از درون، در تلاش است نشان دهد تجويز بسياري از مفاهيم، بدون درك تناقض دروني و بيروني فرهنگ صورت گرفته و همين امر نهتنها به حل مسائل نميانجامد بلكه خود در ادوار ديگر مسئلهساز شده است. بحث اصلي كتاب بر سر اين موضوع است كه مهمترين و بنياديترين ويژگي فرهنگ، همواره در حال شدن آن است؛ ويژگياي كه شايد كمتر موردتوجه واقع شده باشد. همين موضوع تناقضهايي متعدد را براي درك از «فرهنگ» پديد آورده و آن را به مفهومي سهل و ممتنع بدل كرده است."